کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
از ناگهان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āz] 'āz ۱. حرص و طمع؛ افزونخواهی از هرچیز: ◻︎ چو دانی که بر تو نماند جهان / چه رنجانی از آز جان و روان (فردوسی: ۴/۴).۲. آرزو و خواهش بسیار.
-
جستوجو در متن
-
ناگاه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹ناگه، ناگاج› nāgāh ۱. بیوقت؛ بیموقع.۲. بیخبر؛ ناگهان.۳. (صفت) بیجا.〈 به ناگاه: ناگهان؛ ناگهانی.
-
ناگهان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) nāgahān ۱. غفلتاً؛ بیخبر.۲. بیوقت؛ سرزده؛ ناگاه.〈 ازناگهان: [قدیمی] ناگاه؛ ناگهان؛ غفلتاً: ◻︎ برآساید از ما زمانی جهان / نباید که مرگ آید ازنا گهان (فردوسی: ۲/۲۵۴).
-
بغتتا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: بغتةً] [قدیمی] baqtatan ناگه؛ ناگهان؛ ناگهانی.
-
نابه گاه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹نابگه› [قدیمی] nābegāh ناگهان؛ بیوقت.
-
ناگاهان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، قید) [قدیمی] nāgāhān ناگهان؛ ناگاه؛ بیوقت؛ بیخبر؛ سرزده.
-
ناگرفت
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] nāgereft بیخبر؛ ناگاه؛ ناگهان.
-
پیشامد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pišāmad کاری که ناگهان پیش آید؛ حادثه؛ واقعه؛ رویداد.
-
نانیوشان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] nāniyušān ۱. ناشنیده؛ بیخبر.۲. (قید) ناگهان.
-
یک باره
فرهنگ فارسی عمید
(قید) yekbāre ۱. ناگهان.۲. یکسره.
-
یکهو
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عامیانه] yekho[w] یکدفعه؛ یکمرتبه؛ ناگهان.
-
مهاجمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مهاجَمَة] [قدیمی] mohājeme به یکدیگر هجوم کردن؛ ناگهان به همدیگر حمله کردن.
-
شادی مرگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] šādimarg ۱. مرگ از غایت شادی؛ مرگی که بهسبب شادی مفرط ناگهان عارض شود.۲. (صفت) ویژگی کسی که ناگهان از شادی بسیار بمیرد: ◻︎ من که از تلخی دشنام شدم شادیمرگ / چه توقع کنم از لعل شکرخای کسی (صائب: لغتنامه: شادیمرگ).
-
اپیدمیک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: épidémique] (پزشکی) 'epidemik ویژگی بیماریای که ناگهان عدۀ بسیاری را مبتلا میسازد؛ همهگیر؛ همهجاگیر.