کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
از راه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āz] 'āz ۱. حرص و طمع؛ افزونخواهی از هرچیز: ◻︎ چو دانی که بر تو نماند جهان / چه رنجانی از آز جان و روان (فردوسی: ۴/۴).۲. آرزو و خواهش بسیار.
-
جستوجو در متن
-
نیم راه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹نیمهراه› [قدیمی] nimrāh وسط راه؛ میانۀ راه.
-
کوره راه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مجاز] kurerāh راه باریک و ناهموار؛ راه باریک و پرپیچوخم در خارج شهر.
-
کهکشان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کاهکشان› (نجوم) kahkešān مجموعهای شامل میلیونها ستاره که به دور یک محور میچرخند؛ آسماندره؛ کاهنگان؛ راه کاهکشان؛ راه حاجیان؛ راه شیری.
-
محجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: محجَّة، جمع: محاج] [قدیمی] mahajje ۱. میانۀ راه؛ وسط راه.۲. راه راست.
-
منهج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مناهج] [قدیمی] me(a)nhaj ۱. راه راست.۲. راه آشکار؛ راه پیدا و گشاده.
-
راشد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] rāšed کسی که به راه راست میرود؛ راه راستیافته؛ به راه راسترونده؛ دیندار.
-
راهدار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹رهدار، راهدارنده› rāhdār ۱. پاسبان و نگهبان راه؛ محافظ راه.۲. کسی که باج راه میگیرد.
-
راهداری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) rāhdāri ۱. نگهبانی راه؛ محافظت جاده.۲. باج راه؛ باج و مالیاتی که در راه از مسافر گرفته شود.
-
تریوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarive راه پشتهپشته؛ راه ناهموار، پست و بلند.
-
راه آموز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] rāh[']āmuz راهنما؛ نشاندهندۀ راه.
-
راهبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹رهبان، راهوان› [قدیمی] rāhbān نگهدارندۀ راه؛ نگهبان راه.
-
راه توشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹رهتوشه› [قدیمی] rāhtuše توشۀ راه؛ آذوقۀ مسافر.
-
راه جو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹راهجوی› [قدیمی] rāhju جویندۀ راه.