کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ازمع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
آزما
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ آزمودن) ‹آزمای› 'āz[e]mā ۱. = آزمودن۲. آزماینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): بختآزما، جنگآزما، رزمآزما، زورآزما.
-
عظما
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: عظمیٰ] [قدیمی] 'ozmā ۱. بزرگ.۲. عالیمقام.
-
عظما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عظماء، جمعِ عظیم] [قدیمی] 'ozamā = عظیم