کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارکان حرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ثابت ارکان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] sābet[']arkān ویژگی آنچه دارای پایههای محکم و استوار باشد.
-
پنج ارکان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] panj[']arkān در آیین اسلام، پنج اصلی که دین اسلام بر مبنای آنها پایهگذاری شده و عبارت است از کلمۀ طیبه، نماز، روزه، حج، و زکات.〈 پنجارکان حج: (آیین اسلام) احرام بستن، سعی بین صفا و مروه، وقوف عرفات، مزدلفه، و طواف کعبه...
-
سه ارکان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] se'arkān = موالید 〈 موالید ثلاثه
-
هفت ارکان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] [قدیمی] haft[']arkān = هفتاندام
-
جستوجو در متن
-
ستاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [مخففِ ایستاد، از ایستادن یا ستادن (برپا بودن)] setād مرکز ساماندهی به امری.〈 ستاد ارتش: (نظامی) مرکز فرماندهی در ارتش که طرحها و نقشههای جنگی را بررسی و مطالعه میکند و شامل نیروهای زمینی و هوایی و دریایی است؛ ارکان حرب.