کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارمنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارمنی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ارمن [= ارمنستان]) 'armani ۱. از مردم ارمنستان؛ ارمنستانی: کشیش ارمنی.۲. تهیهشده در ارمنستان.۳. از نژاد ارمن: ارمنیان جلفا.۴. (اسم) زبانی از خانوادۀ زبانهای هندواروپایی که در ارمنستان رایج است.
-
جستوجو در متن
-
تفاح الارمینی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] toffāhol'armini تفاح ارمنی؛ زردآلو.
-
هندواروپایی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فارسی. فرانسوی] hendo'orupāyi مردمی از نژاد سفید که از هند تا اقصی نقاط اروپا پراکنده شدهاند و آنها را به هشت شعبۀ آریایی، یونان و مقدونی، ارمنی، آلبانی، ایتالیایی، سلتی، ژرمنی، لیتوانی و اسلاوی تقسیم کردهاند.
-
گل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gul] gol ۱. (زیستشناسی) اندام تولیدمثل گیاهان نهاندانه که پس از مدتی بهجای آن میوه بهوجود میآید و شامل کاسبرگ، گلبرگ، پرچم، و مادگی است: گل سیب، گل بادام.۲. (زیستشناسی) هریک از گیاهان بوتهای یا درختچهای کوچک با قسمتی شبیه اندام ...