کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آرده› 'arde ۱. کنجد آردشده.۲. کنجد کوبیدۀ مخلوط با شیره یا عسل.
-
واژههای مشابه
-
آرده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) = ارده 'ārde
-
ارده شیره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ardešire حلواارده.
-
واژههای همآوا
-
آرده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) = ارده 'ārde
-
جستوجو در متن
-
بزیشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] ba(o)ziše اردۀ کنجد؛ تفالۀ کنجد.
-
رهشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹رهشی› [قدیمی] rahše اردۀ کنجد که با شیره یا عسل مخلوط سازند و نانخورش کنند.