کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارجا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ارجا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ارجاء، جمعِ رجاء] [قدیمی] 'arjā ۱. نواحی؛ اطراف.۲. کنارهها.
-
ارجا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ارجاء] [قدیمی] 'erjā ۱. به تٲخیر انداختن کاری.۲. امیدوار کردن.
-
واژههای همآوا
-
عرجا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: عرجاء] [قدیمی] 'arjā ۱. [مؤنثِ اعرج] = اعرج۲. (اسم) کفتار.
-
جستوجو در متن
-
ارس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اورس، ارسا، هورس، ورس› (زیستشناسی) 'ors درختی از خانوادۀ سرو با چوبی سخت که در کوهها و کنارۀ جنگلها میروید؛ سرو کوهی؛ ارجا؛ ابهل.