کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ادوات جنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لشکرکشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) laškarke(a)ši ۱. شغل و عمل لشکرکش؛ فرماندهی لشکر.۲. فرستادن لشکر، آدات و ادوات جنگی به جایی.
-
کارخانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kārxāne ۱. ساختمانی که در آن بهوسیلۀ ماشینآلات به تولید کالا میپردازند.۲. [قدیمی] آشپزخانه.۳. موتور: کارخانهٴ ساعت.۴. [قدیمی، مجاز] کارگاه نقاشی یا جای پُرنقش: ◻︎ آن پریپیکر حصارنشین / بود نقاش کارخانهٴ چین (نظامی۴: ۶۵۹).۵. [قدیمی، مجاز] د...