کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخیراً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اخیرا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] 'axiran در زمان نزدیک به حال؛ بهتازگی؛ نزدیک به زمان گفتگو.
-
واژههای همآوا
-
اخیرا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] 'axiran در زمان نزدیک به حال؛ بهتازگی؛ نزدیک به زمان گفتگو.
-
جستوجو در متن
-
تازگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) tāzegi ۱. نو بودن.۲. [مجاز] طراوت.۳. [مجاز] خرمی؛ خوشی؛ شادمانی.۴. (قید) اخیراً.
-
تازه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) tāze ۱. [مقابلِ کهنه] نو؛ جدید.۲. [مقابلِ پژمرده] [مجاز] شاداب؛ باطراوت.۳. (قید) اخیراً.۴. [قدیمی، مجاز] بارونق؛ باجلوه.۵. [قدیمی، مجاز] خرم؛ خوش؛ شادمان.〈 تازهبهتازه: [عامیانه] چیزهای تازه که یکی پس از دیگری پدید آید؛ نوبهنو.