کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اخص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اخص
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: اخصّ] 'axas[s] ۱. خاصتر؛ ویژهتر؛ گزیدهتر؛ ویژه.۲. گزیده.
-
واژههای مشابه
-
اخص الخواص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'āxsas[s]olxavās خاصترین خاصان؛ از همۀ خاصان نزدیکتر و برگزیدهتر.
-
واژههای همآوا
-
اخس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: اخسّ] [قدیمی] 'axas[s] خسیستر؛ فرومایهتر؛ پستتر؛ خوارتر؛ زبونتر.
-
جستوجو در متن
-
نوع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: انواع] no[w]' ۱. صنف.۲. شکل؛ صورت.۳. (زیستشناسی) گونه.۴. (منطق) کلیای که بر افرادی که حقیقت یکسان دارند اطلاق میشود و اخص از جنس است.〈 نوع بشر: انسان.