کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اختلاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اختلاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'extelāf ۱. با یکدیگر خلاف کردن؛ مخالف شدن.۲. ناسازگاری داشتن؛ ناجور بودن؛ ناسازگاری.۳. [قدیمی] رفتوآمد.
-
جستوجو در متن
-
مابه الاختلاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، مقابلِ مابهالاشتراک] mābehel'extelāf آنچه مورد اختلاف است؛ مایۀ ناسازگاری.
-
متغایر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَغایر] mote(a)qāyer ویژگی کسی یا چیزی که با دیگری مغایرت و اختلاف داشته باشد؛ ضد هم؛ ناجور.
-
غیریت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: غَیریَّة، مقابلِ عینیة] [قدیمی] qeyriy[y]at اختلاف و مباینت؛ بودن یکی از دو چیز یا دو امر خلاف دیگری.
-
تغایر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] taqāyor ۱. با هم اختلاف داشتن؛ مغایرت داشتن.۲. به یکدیگر رشک بردن.
-
مانو متر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: manomètre] (فیزیک) mānometr ابزاری برای اندازهگیری میزان اختلاف فشار یک محیط و فشار جو؛ فشارسنج.
-
حکمیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حکمیَّة] hakamiy[y]at ۱. داوری بین دو یا چند تن.۲. (حقوق) رسیدگی به اختلاف و حل آن در خارج از دادگاه.
-
ترموسکپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: thermoscope] (فیزیک) termu(o)skop نوعی دماسنج مملو از هوا که برای تعیین اختلاف درجۀ حرارت بین دو محیط به کار میرود.
-
تعارض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'āroz ۱. اختلاف داشتن.۲. [قدیمی] متعرض و مزاحم یکدیگر شدن.۳. [قدیمی] با هم مخالفت کردن.
-
دودستگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) dodastegi ۱. دو دسته بودن.۲. [مجاز] اختلاف رٲی و عقیده میان دو گروه.
-
سازش نامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sāzešnāme نوشتهای که راجع به رفع اختلاف و برقرار ساختن صلح و سازش امضا کنند.
-
میانجی گری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) miyānjigari ۱. وساطت.۲. واسطه شدن میان دو نفر برای رفع اختلاف و کشمکش آنها.
-
ولت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: volte] (فیزیک) volt واحد اندازهگیری اختلاف پتانسیل دو سر سیم که جریان الکتریکی از آن میگذرد.
-
ولت متر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: voltmétre] (برق) voltmetr دستگاهی برای اندازهگیری اختلاف پتانسیل بین دو نقطه از یک مدار الکتریکی؛ ولتسنج.