کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
احفاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
احفاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ حفدَة] [قدیمی] 'ahfād فرزندزادگان؛ نوادگان؛ نبیرگان.
-
جستوجو در متن
-
حفده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حفدَة، جمعِ حافد و احفاد] [قدیمی] hafade = احفاد
-
عترت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عترة] 'etrat اولاد و احفاد؛ ذریه؛ خانواده؛ عشیرۀ مرد.