کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجر کاشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آجر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ājor خشتی که در کورۀ آجرپزی بهصورت مکعب مستطیل پخته شده باشد؛ خشت پخته.〈 آجر تراش: آجر تراشیده و ساییده که برای زینت در نمای ساختمان به کار میرود.〈 آجر جوش: آجر بسیار پخته و ناصاف و تیرهرنگ که از ته کوره به دست میآید و بیشتر...
-
جستوجو در متن
-
کاشی کار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kāšikār کسی که آجر کاشی را در ساختمانها کار میگذارد.
-
کاشی پز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) kāšipaz کسی که آجر کاشی درست میکند؛ کاشیتراش؛ کاشیساز؛ کاشیگر.
-
کاشی کاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) kāšikāri ۱. نصب کردن آجر کاشی در ساختمانها؛ شغل و عمل کاشیکار.۲. ویژگی بنایی که در آن کاشی نصب شده.
-
کاشی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به کاشان) ‹کاچی› kāši ۱. تهیهشده در کاشان.۲. مربوط به کاشان.۳. از مردم کاشان.۴. ویژگی هرنوع ظرف پختهشده و لعابدار.۵. (اسم) آجر یا خشت لعابدار و پختهشده.۶. (اسم) [مجاز] پلاک؛ شماره.〈 کاشی معرق: نوعی کاشی که از تکههای ریزری...
-
ازاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ازار› 'ezāre پایین دیوار که از قسمتهای دیگر متمایز است و آن را با سنگ، آجر، کاشی، یا موزاییک نماسازی میکنند.
-
ختایی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ختا، سرزمینی در ترکستان شرقی قدیم) xetay(')i ۱. از مردم ختا.۲. (اسم) طرحی به شکل گل، غنچه، شاخه، برگ، و خطوط منحنی که در هنرهای تزئینی، مانند قالی، کاشی، و تذهیب به کار میرود.۳. (اسم) نوعی آجر، کوچکتر از آجر نظامی.۴. [قدیمی]...