کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اجتناب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اجتناب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ejtenāb دوری کردن؛ پرهیز کردن.
-
جستوجو در متن
-
مجتنب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mojtaneb دوریکننده؛ کسی که از چیزی اجتناب کند.
-
بازکشیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] bāzke(a)šidan ۱. اجتناب کردن.۲. (مصدر متعدی) پَهن کردن؛ گستردن.۳. دوام پیدا کردن.
-
فرس ماژور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: force majeure] forsmāžor ۱. زور و فشار.۲. (حقوق) حالتی غیر منتظره و اجتنابناپذیر که در آن انجام تعهد امکانپذیر نباشد.
-
عصمت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: عصمة] 'esmat ۱. منع.۲. نگه داری نفس از گناه؛ پاکدامنی.۳. (اسم) ملکۀ اجتناب از گناه و خطا.
-
حنبلی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به ابوعبدالله احمدبن محمدبن حنبل [۱۶۴ ـ ۲۴۱ قمری]، از ائمۀ چهارگانۀ اهل سنت) [عربی: حنبلیّ] hambali ۱. یکی از چهار مذهب اهل سنت که اساس آن اجتناب از قیاس، تٲویل، و بدعت است. Δ این مذهب با استیلای طایفۀ وهابی بهصورتی تازه ...
-
فاصله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فاصلَة، جمع: فواصل] fāsele ۱. میزان دوری دو یا چند چیز یا چند نفر از هم؛ مسافت.۲. زمان میان دو رویداد: در فاصلهٴ این سالها فرانسهٴ خود را تکمیل کرد.۳. (اسم مصدر) [عامیانه، مجاز] جدایی؛ دوری.۴. (موسیقی) اختلاف زیروبمی دو نت نسبت به یکدیگ...
-
پرهیز
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ پرهیزیدن و برهیختن) [پهلوی: pahrēč] parhiz ۱. = پرهیزیدن۲. (اسم مصدر) حذر؛ احتراز؛ اجتناب.۳. (اسم مصدر) خویشتنداری؛ خودداری از انجام دادن کاری یا خوردن چیزی که ضرر داشته باشد.۴. (اسم مصدر) خودداری از حرام.〈 پرهیز جستن: (مصدر لازم) [ق...