کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتاقک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتاقک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی، مصغر اتاق] 'otāqak اتاق کوچک.
-
واژههای همآوا
-
اطاقک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] 'otāqak = اتاقک
-
جستوجو در متن
-
اطاقک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی] 'otāqak = اتاقک
-
انکوباتور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: incubateur] (پزشکی) 'ankubātor اتاقک مخصوص دارای حرارت و رطوبت معین برای نگهداری نوزادان نارس، کشت باکتری، یا پرورش جوجه؛ گرمخانه.
-
اتومبیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: automobile] 'otomobil وسیلۀ نقلیهای چرخدار با اتاقک که بهوسیلۀ موتور به حرکت درمیآید و برای حمل بار یا مسافر به کار میرود.
-
کجاوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کجابه، کژاوه، کجوه› [منسوخ] kajāve اتاقک چوبی روباز یا دارای سایبان که دو تای آن را در دو طرف شتر یا قاطر میبندند و بر آن سوار میشوند.
-
پشه بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) paš[š]eband چادری که از تور ریز یا پارچۀ بسیارنازک به شکل اتاقک میدوزند و روی زمین یا روی تختخواب برپا میکنند و درون آن میخوابند.
-
کابین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cabine] kabin ۱. هریک از اتاقهای کشتی.۲. اتاقکی در جلو هواپیما برای هدایت هواپیما بهوسیلۀ خلبان و کمکخلبان.۳. اتاقکی که بهعنوان رختکن از آن استفاده میشود.۴. اتاقک تلفن عمومی در مخابرات یا معابر.
-
غرفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غرفَة، جمع: غُرَف و غرفات] qorfe ۱. هریک از اتاقکها یا اتاقهای یک نمایشگاه که در آن به عرضۀ کالا میپردازند.۲. هریک از حجرههای پیرامون مساجد و مدارس قدیمی.۳. [قدیمی] اتاقی که بالای اتاق دیگر ساخته شود؛ بالاخانه؛ برواره؛ پرواره؛ فرواره...
-
کاروان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کاربان› kār[e]vān ۱. گروه مسافرانی که باهم سفر میکنند.۲. [مجاز] چیزی که اجزای آن به دنبال هم میآید.۳. اتاقک چرخداری که به پشت اتومبیل وصل میشود و برای حمل کالا، حیوانات، و اقامت در سفر مورد استفاده قرار میگیرد.〈 کاروان زدن: (مصدر لاز...