کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اتاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹اوتاق، اطاق› 'otāq ۱. بخشی از یک ساختمان شامل دیوار، سقف، و در برای سکونت یا کار.۲. قسمتی از وسیلۀ نقلیه که سرنشینان در آن مینشینند.۳. محفظهای در دستگاه یا وسیلۀ باربری: اتاق بار.〈 اتاق انتظار: اتاقی در کنار اتاق پذیرایی که ...
-
واژههای همآوا
-
اطاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] 'otāq = اتاق
-
عتاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'etāq آزاد شدن بنده؛ خارج شدن بندۀ زرخرید از قید بندگی.
-
عتاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'otāq شراب کهنۀ خوب.
-
جستوجو در متن
-
پستو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pastu اتاق کوچک عقب اتاق دیگر؛ صندوقخانه.
-
اطاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] 'otāq = اتاق
-
شاه نشین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [منسوخ] šāhnešin ۱. جای نشستن شاه در اتاق.۲. قسمتی از یک اتاق بزرگ که شبیه ایوان ساخته میشد اما به طرف حیاط در نداشت؛ غرفۀ داخل اتاق.
-
هال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: hall] hāl اتاقی در ساختمان که اتاق پذیرایی را به اتاقهای خواب پیوند میدهد؛ سرسرا.
-
اتاقک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی. فارسی، مصغر اتاق] 'otāqak اتاق کوچک.
-
سفره خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] sofrexāne اتاق غذاخوری.
-
مبله
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: meublé] moble اتاق یا آپارتمانی که دارای مبل باشد.
-
حوض خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] ho[w]zxāne اتاق و جایی در زیر ساختمان که دارای حوض باشد.
-
فراش خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] farrāšxāne جای فرّاشان؛ اتاق فرّاشان.