کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابواسحاقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابواسحاقی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به ابواسحاق) [عربی. فارسی] ‹بواسحاقی› [قدیمی] 'abu'eshāqi نوعی فیروزۀ خوشرنگ و شفاف.
-
جستوجو در متن
-
بواسحاقی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به بواسحاق، فرمانروای فارس در زمان خواجه حافظ) [مٲخوذ از عربی. فارسی] ‹بسحاقی› [قدیمی] bu'eshāqi = ابواسحاقی: ◻︎ راستی خاتم فیروزۀ بواسحاقی / خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود (حافظ: ۴۲۲).