کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ابزار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ابزار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: awbzār] ‹اوزار› 'abzār ۱. هرچه بهوسیلۀ آن کاری انجام شود؛ آلت.۲. نوار باریک برجسته یا گود زینتی حاشیۀ چیزهایی از قبیل گچبری، چوب، و مانند آن.۳. واسطه برای دستیابی به هدف.۴. دستگاه یا وسیلهای که برای کارهای صنعتی به کار میرود.۵. ...
-
جستوجو در متن
-
اوزار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: awbzār] [قدیمی] 'o[w]zār = ابزار
-
ابزارمند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹افزارمند› 'abzārmand ۱. کسی که بهوسیلۀ ابزار کاری انجام میدهد.۲. کارگری که با ابزار کار میکند.
-
فزار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] fazār افزار؛ ابزار.
-
نرم بر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) narmbor از ابزار نجاری.
-
محراک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] mehrāk ابزار هم زدن مرکّب دوات.
-
یدکی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به یدک) [ترکی. فارسی] yadaki ١. ابزار یا قطعهای اضافی که هرگاه ابزار یا قطعهای مشابه خراب شود میتوان بهجای آن کار گذاشت.٢. (اسم) یدک.
-
آچار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] 'āčār ابزار فلزی برای بازوبسته کردن پیچ و مهره.
-
باستیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: bastion] [منسوخ] bāstiyān قلعۀ مخصوص نگهداری ابزار جنگی.
-
پکمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پگمال› [قدیمی] pakmāl ابزار کفشگران که با آن روی چرم خط میکشند.
-
انبردست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ambordast نوعی ابزار برای بازکردن پیچ و مهره یا بریدن مفتول.
-
گزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گهزن› gazan ابزار آهنی دمتیز که با آن چرم و تیماج را میتراشند؛ نشگرده؛ شفره.
-
دست موزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی، مجاز] dastmuze ۱. آلت؛ دستاویز؛ ابزار کار.۲. تحفه و ارمغان.
-
سوهان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سوهن› so[w]hān ابزار فولادی آجیدهشده که برای ساییدن فلزات یا چوب به کار میرود.