کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
أَعْدِلَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اعدل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'a'dal ۱. عادلتر؛ دادگرتر؛ داددهندهتر.۲. شایستهتر برای گواهی دادن.
-
واژههای همآوا
-
اعدل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'a'dal ۱. عادلتر؛ دادگرتر؛ داددهندهتر.۲. شایستهتر برای گواهی دادن.
-
عادل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] 'ādel آنکه رفتارش توٲم با عدل و داد است؛ دادگر.