کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آیین محله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آیین بندی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'āy(')inbandi = آذینبندی
-
آیین نامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āy(')innāme ۱. دستورهایی که برای اجرای قانون یا انجام دادن کارهای اداری نوشته شود.۲. موادی که در شرح و تفسیر یا دستور اجرای مرامنامه یا اساسنامهای نوشته شده باشد؛ نظامنامه.
-
به آیین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] beh[']āy(')in ۱. آیین نیکو.۲. کسی که دین و آیین خوب دارد.
-
حکمت آیین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] hekmat[']āy(')in بنا شده براساس حکمت، خرد، و دانش.
-
راست آیین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] rāst[']āy(')in آنکه راستی را پیشه و آیین خود ساخته؛ کسی که بر آیین راستی است.
-
هم آیین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ham[']āyin دارای کیش و آیین مشترک.