کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آگنیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آگنیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹آگینیدن، آگندن› 'āganidan ۱. آکندن؛ انباشتن؛ پُر کردن.۲. گنجاندن؛ جا دادن:◻︎ آنکه اندر جهان ندارد گُنج / چون توان آگنیدنش در کُنج (اوحدی: ۵۷۹).۳. دفن کردن.
-
جستوجو در متن
-
آگین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'āgin ۱. پشم، پنبه، پَر، و امثال آن که درون تشک، بالش، و لحاف را با آنها پر میکنند: ◻︎ بهر آ گینِِ چاربالش اوست / هر پَری کاین کبوتر افشاندهست (خاقانی: ۸۲).۲. (بن مضارعِ آگنیدن) = آگنیدن۳. پُر؛ انباشته؛ آلوده (در ترکیب با کلمۀ دی...