کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آویختگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فروهشتگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] foruheštegi ۱. آویختگی.۲. پایینافتادگی.۳. سستی.
-
آویزش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) 'āvizeš ۱. پیوستگی؛ بستگی.۲. آویختگی؛ آویخته بودن.۳. درآویختگی در جنگ.
-
نشل
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ نشلیدن) našal ۱. = نشلیدن۲. = نشیمن۳. [قدیمی] آویختگی و پیوستگی چیزی به چیزی.۴. (اسم) قلاب ماهیگیری.
-
آویزان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āvizān ۱. آویخته؛ معلق.۲. (قید) در حال آویختگی.۳. طفیلی؛ مزاحم.۴. [عامیانه] غمگین.۵. در حال دعوا؛ گلاویز.