کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آوازه شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آوازه خوان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) 'āvāzexān ‹آوازخوان›۱. کسی که پیشهاش آوازهخوانی است؛ خواننده.۲. کسی که آواز خوب دارد و به همراه آهنگ خوب میخواند.
-
عالی آوازه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] 'āli'(y)āvāze ۱. خوشآواز؛ خوشخوان.۲. بلندآوازه؛ بلندنام؛ نامور؛ مشهور.
-
جستوجو در متن
-
تغنی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] taqanni ۱. سرود گفتن؛ سرود خواندن؛ شعر را به آواز خواندن.۲. آوازهخوانی.۳. توانگر شدن؛ بینیاز شدن.