کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آهوبره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آهوبره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] 'āhubar[r]e ۱. برۀ آهو؛ آهوبچه؛ بچۀ آهو.۲. = هوبره
-
جستوجو در متن
-
عنز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] 'anz ۱. بزماده؛ ماده بز.۲. ماده آهو.۳. آهوبرۀ ماده.
-
غزالک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] qazālak ۱. [مصغرِ غزال] (زیستشناسی) غزال کوچک؛ آهوبره.۲. [مجاز] زن زیبا.
-
گودره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گور، کودر، کودره› (زیستشناسی) [قدیمی] go[w]dare ۱. نوعی مرغابی.۲. بچۀ گاو و گوزن: ◻︎ کف یوز پرمغز آهوبره / همه چنگ شاهین دل گودره (عنصری: ۳۶۲).
-
غزاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غزالَة] [قدیمی] qazāle ۱. (زیستشناسی) آهوبرۀ ماده.۲. [مجاز] آفتاب: ◻︎ نماز شام که زرینغزاله در پس کوه / نهفته گشت و هوا کرد عزم مشکافشان (سلمان ساوجی: ۱۶۷).۳. برج حمل.