کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آهسته رو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آهسته خو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹آهستهخوی› 'āhestexu آرام؛ بیشور و شر.
-
آهسته کار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āhestekār آنکه به کندی حرکت کند یا کار کند؛ کند؛ کندکار؛ دیرجنب.
-
جستوجو در متن
-
لای
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ لاییدن) [قدیمی] lāy ۱. = لاییدن۲. لاینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): ◻︎ چند باشی چون تبیره «هرزهلای» / همچو نی در پرده رو آهسته لای (تاجبها: لغتنامه: لای).