کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آن سرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ان شااللـه
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی (= اگر خدا بخواهد)] 'enšā'allāh در هنگام اعلام تصمیم به کاری یا دادن وعدهای برای اظهار امیدواری گفته میشود.
-
آن سری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به آنسر) [قدیمی] 'ānsari ۱. آنطرفی.۲. [مقابلِ اینسری] [مجاز] آخرتی؛ اخروی؛ آنجهانی: ◻︎ باشم گستاخوار با تو که لاشی کند / صد گنه اینسری یک نظر آنسری (سنائی۲: ۳۱۵).۳. [مجاز] غیبی؛ خدایی: ◻︎ برآوردن ز مغرب آفتابی / مسلّم شد ...
-
آن کاو
فرهنگ فارسی عمید
(ضمیر + حرف + ضمیر) [مخففِ آنکه او] ‹آنکو› 'ānku آنکس که او.
-
آن کجا
فرهنگ فارسی عمید
(ضمیر + حرف) 'ānkojā ۱. آنچه.۲. آنکه؛ آنکس که.
-
هر آن
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [فارسی. عربی] har'ān هروقت؛ هرلحظه؛ هردم.
-
جستوجو در متن
-
مدحت سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] ‹مدحتسرای› [قدیمی] medhatso(a)rā = مدیحهسرا
-
خلوت سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] ‹خلوتسرای› [قدیمی] xalvatsarā = خلوتخانه
-
مهمان سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) mehmānsarā ۱. [مجاز] دنیا.۲. [قدیمی] = مهمانخانه
-
سرادار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹سرایدار› [قدیمی، مجاز] sarādār نگهبان سرا؛ دربان.
-
سرای بان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] sarāybān سرایدار؛ سرادار؛ نگهبان سرا؛ دربان.
-
سرایدار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹سرادار› se(a)rāydār نگهبان سرا؛ دربان.
-
طرب سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] ‹طربسرای› [قدیمی] tarabsarā طربخانه؛ محل عیشوعشرت.
-
ظلمت سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] zolmatsarā دنیا؛ ظلمتکده.
-
یاوه سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) yāvesa(o)rā یاوهگو؛ بیهودهگو.