کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آنچنان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آنچنان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مخففِ آنچونان] 'ānče(o)nān آنطور؛ بهطوری؛ آنگونه.
-
جستوجو در متن
-
خاطرخواه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [مجاز] xāterxāh ۱. [عامیانه] عاشق؛ دوستدار؛ هواخواه.۲. (صفت) موافق میل و خواهش: ◻︎ آه در دل، ناله بر لب، سینه چاک / آنچنان گشتم که خاطرخواه توست (سنجرکاشی: لغتنامه: خاطرخواه).
-
ختنبر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] xatambar ۱. مفلس و تهیدستی که تظاهر به ثروتمندی میکند: ◻︎ بدانسان که هستی چنان مینمای / مزن هرزهلاف و ختنبر مباش (فرخی: ۴۵۳).۲. توانگری که تظاهر به تنگدستی و بینوایی کند: ◻︎ با فراخیست ولیکن بهستم تنگ زَید / آنچنان شد که چون او هیچ...
-
شب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) [پهلوی: šap] šab از غروب تا طلوع آفتاب که هوا تاریک است؛ فاصلۀ میان غروب خورشید تا سپیدۀ صبح: ◻︎ همیراند چون باد لشکر به راه / به رخشندهروز و شبان سیاه (فردوسی: ۸/۲۱۴).〈 شب برات: شب پانزدهم شعبان؛ شب چک.〈 شب چک: [قدیمی] = &la...