کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آمله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سنسکریت] ‹آملج، املج› (زیستشناسی) 'āmole درختی هندی به بزرگی درخت گردو، برگهایش ریز و انبوه، میوهای ترشمزه بهاندازۀ آلو که دو نوع سیاه و زرد دارد.
-
واژههای همآوا
-
عمله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عملَة، جمعِ عامل] 'amale ۱. = عامل۲. کارگر ساختمان. Δ در فارسی بهصورت مفرد استعمال میشود.۳. [قدیمی] کارکنان؛ کارگران.〈 عملهٴ طرب: [قدیمی] مطربان؛ خوانندگان و نوازندگان.
-
جستوجو در متن
-
آملج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از سنسکریت] (زیستشناسی) 'āmolaj = آمله