کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمده بودیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ترکیب بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (ادبی) tarkibband شعری مرکب از چند بند در بحر موافق و قافیههای مختلف که بعد از هر بند یک بیت با قافیۀ جداگانه میآورند، مانند ترجیعبند، لکن در ترکیببند آن بیت تکرار نمیشود و هر بار بیتی با قافیۀ دیگر میآورند برخلاف ترجیعبند ...
-
گداهمت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] ga(e)dāhemmat آن که همتش به اندازۀ همت گدا باشد؛ کمهمت؛ بیهمت: ◻︎ قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ / یارب چه گداهمت و بیگانهنهادیم (حافظ۱: ۵۰۵).
-
به
فرهنگ فارسی عمید
(حرف اضافه) [پهلوی: pat] be ۱. برای بیان پیوستن، رسیدن، یا مماس شدن به کار میرود: به پرواز نرسیدم.۲. برای خطاب به کار میرود: به پدرم میگویم.۳. بهسوی: به خارج رفت.۴. بهبهایِ: به دو ریال هم نمیارزد.۵. سوگند به: به خدا، به پیغمبر.۶. نسبت به: به از...