کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ اَمَل] 'āmāl = امل
-
واژههای همآوا
-
عمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ عامل] 'ommāl کارکنان؛ کارگزاران.
-
جستوجو در متن
-
غایت الآمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: غایةالآمال] [قدیمی] qāyatol'āmāl نهایت آرزوها؛ منتهای آمال.
-
منتجع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] montaja' ۱. جای آمال و آرزوها.۲. جایی که به طلب آب و گیاه میروند؛ چراگاه.
-
جال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹جالی› [قدیمی] jāl ۱. دام؛ تله: ◻︎ ای ز انعامت گرفته صاحب آمال مال / بر ره خصمت نهاده صاحب آجال جال (قطران: ۴۴۴).۲. دامی که برای گرفتن پرندگان به کار میرفت: ◻︎ همچو ماهیست خسته گشته به شست / همچو مرغیست بسته گشته به جال (مسعودسعد: مجمعالفرس...
-
سجع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] saj' ۱. سخن با قافیه گفتن.۲. (اسم) [قدیمی] بانگ کبوتر.۳. [جمع: اَسجاع] (ادبی) در بدیع، آوردن کلمات همآهنگ.〈 سجع متوازن: (ادبی) در بدیع، آوردن کلماتی در آخر جملهها با وزن یکسان، بدون رعایت حرف رَوی، مثل موّاج و نقّاد.&lang...