کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آل تمغا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آل تمغا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مغولی] [قدیمی] 'āltamqā مُهر و اثر مُهری که پادشاهان مغول و ایلخانان با مرکب سرخ روی فرمانها میزدند.
-
واژههای مشابه
-
ال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'al درختی با برگهای دراز نوکتیز، گلهای زردرنگ، میوۀ سرخ ترشمزه، و چوب سفت و سخت که در جنگلهای مازندران میروید.
-
ایده آل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: idéal] 'ide'āl ۱. کمال مطلوب؛ منتهای آرزو و آرمان.۲. ویژگی آنچه در اعلا درجۀ کمال باشد.
-
آل آجیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آلوآجیل› 'āl[']ājil ۱. انواع آجیل.۲. دانههای خوردنی.
-
سیاه ال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سیاهآل› (زیستشناسی) siyāh[']al از درختان جنگلی ایران با میوۀ بیضیشکل قرمزرنگ؛ ال؛ آل؛ سال؛ سل.
-
واژههای همآوا
-
ال تمغا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مغولی] [قدیمی] 'altamqā = آلتمغا