کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آلوچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آلوچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصغرِ آلو] (زیستشناسی) 'āluče نوعی از آلوی ریز و ترش؛ نلک.
-
جستوجو در متن
-
آلنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ālonj آلوچه؛ آلوچۀ جنگلی.
-
نلک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] ne(a)lk آلوی کوهی؛ آلوچۀ ترش: ◻︎ صفرای مرا سود ندارد نلکا / درد سر من کجا نشاند علکا (ابوالمؤید: شاعران بیدیوان: ۵۸).
-
چه
فرهنگ فارسی عمید
(پسوند) če کوچک (در ترکیب با کلمات دیگر): آلوچه، بازارچه، باغچه، بیلچه، تیمچه، خوانچه، دریاچه، دریچه، دولابچه، دیگچه، سراچه، کمانچه، کوچه، مورچه. Δ در بعضی کلمات تبدیل به جیم میشود: سرخجه یا سرخیجه؛ کلیجه؛ شگیجه.