کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آفت انگور (علف هرز) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
افت
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارع افتادن) 'oft ۱. = افتادن۲. (اسم مصدر) کموکاست؛ کاهش.〈 افتوخیز:۱. افتادن و برخاستن.۲. [مجاز] کامیابی و ناکامی.۳. [مجاز] وقفه و پیشرفت.
-
پس افت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) pas[']oft ۱. بدهی که در موعد خود پرداخت نشده باشد.۲. اندوخته؛ ذخیره.
-
جستوجو در متن
-
بی خو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] bixo[w] پاکشده از علف هرز؛ زمینی که گیاه هرزه نداشته باشد.