کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آغشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آغشتن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) 'āqeštan ۱. خیس کردن؛ تر کردن.۲. آلوده کردن.۳. آمیختن؛ سرشتن.۴. (مصدر لازم) آلوده شدن؛ تر شدن.
-
جستوجو در متن
-
آگشتن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم و مصدر متعدی) [قدیمی] 'āgaštan = آغشتن
-
مالیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [پهلوی: mālitan] mālidan ۱. دست روی چیزی کشیدن.۲. مشتومال دادن.۳. افزودن و آغشتن چیزی به جایی.۴. با دست چیزی را فشار دادن.۵. [قدیمی، مجاز] تنبیه کردن.۶. [قدیمی، مجاز] ملامت و سرزنش کردن.