کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آغازیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آغازیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] 'āqāzidan آغاز کردن؛ آغاز نهادن؛ شروع کردن؛ از سر گرفتن: ◻︎ همه فرجامهات معدوم است / محکم آغاز هرچه آغازی (ابوالفرج رونی: ۱۴۲)، ◻︎ که جز مرگ را کس ز مادر نزاد / ز کسری بیاغاز تا نوشزاد (فردوسی: ۷/۱۵۱)، ◻︎ چون سماع آمد ز اول...
-
جستوجو در متن
-
آغاز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āqāz ۱. [مقابلِ انجام و فرجام] لحظه یا جای شروع کار.۲. (اسم مصدر) شروع.۳. (بن مضارعِ آغازیدن) = آغازیدن۴. [قدیمی] روز ازل.
-
شروع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] šoru' ۱. آغاز کردن به کاری؛ کاری را آغاز کردن.۲. (اسم) ابتدا؛ آغاز.〈 شروع کردن: (مصدر لازم) آغاز کردن؛ آغازیدن.