کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آغار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آغار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'āqār ۱. نم و رطوبت که به زمین یا در چیزی فروبرود و اثر آن باقی بماند: ◻︎ عقیقزار شدهست آن زمین ز بس که ز خون / به روی دشت و بیابان فزون شدهست آغار (عنصری: ۷۵).۲. نم و رطوبت که از کوزه و مانند آن بیرون تراود: ◻︎ از خاطر پرعلم سخن...
-
واژههای همآوا
-
عقار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'aqār خانه؛ ملک؛ آب و زمین زراعتی.
-
عقار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: عقاقیر] [قدیمی] 'aqqār ۱. درخت.۲. دوا؛ دارو؛ داروی گیاهی.
-
عقار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'oqār شراب؛ می.