کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشیانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آشیانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آشیان، آشانه› 'āšiyāne ۱. لانه؛ لانۀ پرندگان؛ کابوک؛ کابک: ◻︎ برو این دام بر مرغی دگر نِه / که عنقا را بلند است آشیانه (حافظ: ۸۵۲).۲. خانه؛ مسکن؛ مٲوا.
-
جستوجو در متن
-
کبوترخان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کبوترخانه› kabutarxān محل آشیانههای کبوتران؛ جایی که کبوتران آشیانه میسازند.
-
آشانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āšāne = آشیانه
-
وکر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَوکار] [قدیمی] vakr آشیانۀ پرنده.
-
وکنت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: وکنة، جمع: وکن] [قدیمی] voknat آشیانۀ پرنده.
-
تیغال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تیخال› (زیستشناسی) tiqāl آشیانۀ پرندگان؛ لانۀ مرغ.
-
هم خانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) hamxāne کسی که با دیگری در یک خانه زندگانی کند؛ همآشیانه.
-
تکند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] takand آشیانۀ پرنده؛ لانۀ مرغ خانگی.
-
مرغ آغال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] morq[']āqāl آشیانه؛ لانۀ مرغ؛ آغل مرغ.
-
طرب آشیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] tarāb[']āšiyān آشیانۀ طرب؛ مکان طرب و شادی.
-
چکس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چکسه› [قدیمی] čakas نشیمن باز و شاهین و مانند آنها؛ آشیانۀ مخصوص مرغان شکاری.
-
عش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: عِشاش] [قدیمی] 'a(o)š[š] آشیانۀ پرنده که از شاخههای نازک درخت درست میکند.
-
کروه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت] [قدیمی] koru(o)h ۱. واحد اندازهگیری مسافت، برابر با یکسوم فرسنگ؛ دو کیلومتر.۲. آشیانه و آرامگاه.
-
هم آشیان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] ham[']āšiyān ۱. دو پرنده که در یک آشیانه بهسر ببرند.۲. دو نفر که در یک خانه زندگانی کنند، همخانه.