کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آشتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آشتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [پهلوی: āštīh، مقابلِ جنگ] 'āšti سازش و دوستی پس از قهر و نزاع؛ صلح: ◻︎ چو از آشتی شادی آید به چنگ / خردمند هرگز نکوشد به جنگ (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۹۶).
-
واژههای مشابه
-
آشتی پذیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āštipazir ۱. کسی که آماده برای آشتی کردن است.۲. قابل صلحوسازش.
-
آشتی کنان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) 'āštikonān ۱. عمل آشتی کردن.۲. (اسم، اسم مصدر) مجلسی که برای آشتی کردن یا آشتی دادن ترتیب دهند.
-
گرگ آشتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] gorg[']āšti آشتی ظاهری که دلهای طرفین در باطن بر کینه و دشمنی باشد؛ صلح و سازش از روی مکر و نفاق.
-
جستوجو در متن
-
سلم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] selm ۱. آشتی؛ صلح.۲. کسی که در صلح و آشتی باشد.
-
تسالم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasālom با هم صلح کردن؛ با هم آشتی کردن.
-
تصالح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasāloh با هم سازش کردن؛ آشتی کردن.
-
مهادنت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مهادَنة] ‹مهادنه› [قدیمی] mohādenat آشتی کردن؛ صلح کردن با یکدیگر.
-
هدنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: هدنَة] [قدیمی] hodne آشتی؛ صلح.
-
مصالحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مصالَحَة] mosālehe با هم صلح کردن؛ آشتی کردن؛ سازش کردن.
-
موادعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: موادَعة] [قدیمی] movāde'at ترک دشمنی کردن؛ با هم آشتی کردن.
-
صلح جویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] solhjuy(')i صلحطلبی؛ آشتیخواهی.
-
سازش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) sāzeš ۱. سازگاری؛ سازواری.۲. سازندگی.۳. هماهنگی؛ توافق؛ موافقت.۴. صلح؛ آشتی.〈 سازش دادن: (مصدر متعدی)۱. آشتی دادن؛ صلح دادن.۲. هماهنگ ساختن.〈 سازش کردن: (مصدر لازم) با کسی صلح کردن؛ آشتی کردن؛ رفع اختلاف کردن.