کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسیدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سالیسیلیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: salicylique] (شیمی) sālisilik اسیدی مشتق از سالیسین.
-
خلاش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xalāš زمین دارای خاک اسیدی و بقایای گیاهی فراوان.
-
ترشا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) toršā حالتی در معده که بهواسطۀ زیاد شدن ترشحات اسیدی در اثر پرخوری یا علت دیگر پیدا میشود و انسان در پشت جناغ سینه احساس سوزش و ترششدگی میکند و گاه مواد اسیدی از معده به مری برمیگردد؛ بدی گوارش.
-
اسیدلاکتیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acide lactique] (شیمی) 'asidlāktik اسیدی بیرنگ، بیبو، ترش، محلول در آب و الکل که از شیر بریدۀ ترشیده استخراج میشود و در داروسازی، چسبسازی، نساجی، و دباغی چرم به کار میرود.
-
گزنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گزنا، گزنک› (زیستشناسی) gazane گیاهی علفی و خودرو از خانوادۀ نعنا دارای با برگهای کرکدار که در صورت تماس با آن مادهای اسیدی ترشح میکند و مصرف خوراکی و درمانی دارد؛ انجره.
-
تورنسل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tournesol] (شیمی) to(u)rnosol مادۀ رنگی آلی حاصل از تخمیر گلسنگها در ادرار یا در آب آمونیاکی و کربنات دوپتاس که این جسم در محیط اسیدی سرخرنگ و در محیطهای قلیایی آبیرنگ میشود و برای شناسایی اسیدها و بازها در آزمایشگاه کاربرد دارد...
-
زخم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: zahm] zaxm ۱. (پزشکی) هر نوع شکافی که بر روی پوست ایجاد شود؛ جراحت.۲. [قدیمی] ضربه.۳. (موسیقی) [قدیمی] = زخمه۴. [قدیمی، مجاز] صدایی که از ساز بلند میشود.〈 زخم خوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] زخم برداشتن؛ زخمی شدن؛ مجروح شدن.〈 زخم ...