کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آسپست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اسپست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: aspast] (زیستشناسی) [قدیمی] 'aspast, 'espest = اسپرس
-
واژههای همآوا
-
اسپست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: aspast] (زیستشناسی) [قدیمی] 'aspast, 'espest = اسپرس
-
جستوجو در متن
-
دیواسپست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دیواسفست› (زیستشناسی) [قدیمی] div[']espest نوعی اسپست یا اسپرس یا سبیس که ساقه و برگ آن ضخیمتر و درشتتر است.
-
یونجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] (زیستشناسی) yonje گیاهی با ساقههای بلند، برگچههای نازک، و گلهای بنفش که به مصرف خوراک چهارپایان میرسد؛ اسپرس؛ اسپست.