کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آرزو بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
غبطه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: غبطَة] qebte ۱. آرزو بردن به نیکویی حال کسی؛ آرزوی نعمت و سعادت دیگران را داشتن بدون آرزو کردن زوال نعمت و سعادت آنان.۲. (حقوق، فقه) حفظ مال صغیر توسط قیّم.
-
آرمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ارمان› 'ārmān ۱. آرزو.۲. امید.۳. آرزوی بزرگ.۴. حسرت.〈 آرمان خوردن: (مصدر لازم) حسرت خوردن؛ حسرت بردن.
-
طمع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tama' ۱. زیادهخواهی؛ حرص؛ آز: ◻︎ مکن دزدی و چیز دزدان مخواه / تن از طمع مفکن به زندان و چاه (اسدی: ۲۰۲).٢. امید؛ آرزو؛ توقع؛ چشمداشت.〈 طمع برداشتن: (مصدر لازم) [قدیمی] قطع امید کردن.〈 طمع بردن: (مصدر لازم) = 〈...