کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: are] (ریاضی) 'ār واحد اندازهگیری سطح برابر با صد مترمربع.
-
واژههای مشابه
-
ار
فرهنگ فارسی عمید
(حرف) [مخففِ اگر] 'ar = اَگر
-
ار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ اَرّه] [قدیمی] 'ar[r] = اره: ◻︎ چو خستو نیاید میانش به ار / ببُرّید و این دانم آیین و فر (فردوسی: ۲/۲۳۱).
-
واژههای همآوا
-
ار
فرهنگ فارسی عمید
(حرف) [مخففِ اگر] 'ar = اَگر
-
ار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ اَرّه] [قدیمی] 'ar[r] = اره: ◻︎ چو خستو نیاید میانش به ار / ببُرّید و این دانم آیین و فر (فردوسی: ۲/۲۳۱).
-
جستوجو در متن
-
اگر
فرهنگ فارسی عمید
(حرف) [پهلوی: hakar] 'agar حرف شرط؛ گر؛ ار.
-
اسپندارمذ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: spandārmat] ‹اسفندارمذ، اسپندار، سپندار› [قدیمی] 'espandārmaz ۱. در آیین زردشتی، فرشتۀ نگهبان زمین و موکل بر روز پنجم هر ماه خورشیدی.۲. ماه اسفند.۳. روز پنجم از هر ماه خورشیدی: ◻︎ سپندارمذروز خیز ای نگار / سپند آر ما را و جام می آر...
-
آشوب تر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āšubtar پرغوغاتر؛ پرفتنهتر: ◻︎ بلایی زاین جهان آشوبتر نیست / که رنج خاطر است ار هست ور نیست (سعدی: ۹۸).
-
کیاخن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kayāxan نرمی؛ آرامی؛ آهستگی: ◻︎ درنگ آر ای سپهر چرخوارا / کیاخنترت باید کرد کارا (رودکی: ۵۴۷).
-
خنجک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] xanjak = خارخسک: ◻︎ نباشد بس عجب از بختم ار عود / شود در دست من مانند خنجک (ابوالمؤید: شاعران بیدیوان: ۶۰).
-
فنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] fang = حنظل: ◻︎ تلخی خشمش ار به شهد رسد / باز نتوان شناخت شهد از فنگ (فرخی: ۲۱۰).
-
نافرخی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] nāfarroxi نامبارکی؛ شومی؛ نحوست؛ بدبختی؛ تیرهبختی: ◻︎ بیانی که باشد به حجت قوی / ز نافرخی باشد ار نشنوی (نظامی۶: ۱۰۵۹).