کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آخرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آخرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: آخرة، جمع: اواخر] 'āxerat ۱. بازپسین.۲. جهانی که به اعتقاد دینداران مردم پس از زنده شدن به در آنجا وارد میشوند و به اعمال آنها رسیدگی میشود؛ جهان دیگر؛ آن جهان؛ آن سرای.
-
جستوجو در متن
-
عقبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عقبیٰ] ‹عقبی› [قدیمی] 'oqbā جهان؛ دیگر آخرت.
-
نشئتین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نشٲتَین] [قدیمی، مجاز] naš'ateyn دنیا و آخرت.
-
دارین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: دارَین، تثنیۀ دار] [قدیمی، مجاز] dāreyn دنیا و آخرت.
-
اخری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'oxrā ۱. دیگر؛ غیر.۲. (اسم) آخرت.
-
کونین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: کَونَین، تثنیۀ کَون] ko[w]neyn دنیا و آخرت؛ دوکون؛ دوجهان.
-
دوگیتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dogiti دو جهان؛ دنیا و آخرت.
-
دارالبقا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی:دارالبقاء] [قدیمی، مجاز] dārolbaqā جهان جاوید؛ جهان دیگر؛ آخرت.
-
معاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ma'ād ۱. زنده شدن دوباره در عالم آخرت.۲. (اسم) عالم آخرت.۳. (اسم) [قدیمی] جای بازگشت.
-
انجامش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] 'anjāmeš ۱. پایان و عاقبت کاری یا چیزی.۲. (اسم) آخرت.
-
زاهد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: زُهّاد] zāhed کسی که دنیا را برای آخرت ترک گوید و به عبادت بپردازد؛پارسا؛ پرهیزکار.
-
اواخر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'avāxer ۱. [جمعِ اَخِیر] = اخیر۲. [جمع آخرَة] [قدیمی] = آخرت
-
ابدیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ابدیّة] 'abadiy[y]at ۱. دوام؛ جاودانی؛ پایندگی.۲. (اسم) آخرت.۳. (اسم) ابد.
-
دارالخلد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹دارالخلود› [قدیمی] dārolxold ۱. سرای جاوید؛ جهان جاوید.۲. آخرت.۳. بهشت.