کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبزیپروری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آبزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (زیستشناسی) 'ābzi ویژگی جانوری که در آب زندگی کند؛ جانوران دریایی.
-
تن پروری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) tanparvari ۱. خوشگذرانی.۲. تنآسایی.
-
غم پروری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] qamparvari غمپرور بودن؛ پیوسته در غم و اندوه بودن.
-
دام پروری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) dāmparvari ۱. شغل و عمل دامپرور.۲. نگهداری و پرورش حیوانات اهلی.۳. (اسم) محل پرورش حیوانات اهلی.